Loading...
دسته:
زیر دسته:
34آموزش زبان انگلیسی حرفه ای
33ضمایر فاعلی و افعال to be
32آموزش گرامر زبان انگلیسی
31کاملترین لیست افعال بی قاعده Irregular Verbs List
30لیست افعال انگلیسی
29اجازه, الزام و اجبار انگلیسی Permission Obligation Necessity
28حذف به قرینه Ellipsis Substitution
27مصدر, اسم مصدر و اسامی Nouns پرکاربرد انگلیسی
26قیود نشانگر احتمالات Distancing
25نحوه تاکید کردن Adding Emphasis
24مغایرت و مقایسه انگلیسی
23افعال حسی verbs of senses
22افعال کمکی Auxiliary verbs
21جملات سوالی Questions
20بيان عادات Used to
19آموزش زمان‌ گذشته انگلیسی
18ضمایر Pronouns
17نقل قول Reported Speech
16جملات مجهول Passive
15آموزش جملات شرطی در انگلیسی
14مشخص کننده زمان انگلیسی
13عبارات موصولی
12زمان حال کامل Present Perfect
11آموزش حروف تعریف در انگلیسی
10جمله با قید انگلیسی
9زمان آینده در انگلیسی
8صفات تفضیلی انگلیسی
7اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش
6آموزش ضمایر مفعولی انگلیسی
5فعل زمان گذشته ساده انگلیسی
4حال استمراری در انگلیسی
3آموزش زمان حال ساده فعل (be)
2آموزش فعل امر، صفات و حروف تعریف
1whose در انگلیسی

افعال کمکی Auxiliary verbs

بعد از افعال کمکی و وجهی Auxiliary verbs and modals, افعال کمکی به شکل ساده می‌آیند. این افعال در جمله قبل از فعل اصلی قرار می‌گیرند و کاربرد آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. افعال کمکی Auxiliary verbs در زبان انگلیسی همراه با افعال اصلی می‌آیند.

برای بیان توانایی‌ها، الزامات، احتمالات، تقاضاها، پیشنهادها، توصیه‌‌ها، پیش‌بینی‌‌ها، حدس‌ها استفاده می‌شوند. فعل‌های وجهی از نظر شخص صرف نمی‌شوند و همیشه به یک صورت به کار می‌روند. این فعل‌های وجهی بر خلاف فعل‌های اصلی برای سوالی شدن و... هستند.

برای کسب اطلاعات در مورد آموزش زبان انگلیسی در کرج کلیک کنید.

 

افعال کمکی Auxiliary verbs

 

Have to, don’t have to 

I have to get up at seven every day.
She has to speak English at work.
(+)
We don’t have to wear a uniform at this school.
He doesn’t have to work on Saturdays.
(-)
Do I have to buy a grammar book?
What time does she have to get up in the morning?
(?)

 

  • برای بیان قوانین و اجبار از (have to+ verb (base form استفاده می‌کنیم.
  • از (don’t have to+ verb (base form برای بیان این موضوع استفاده می‌کنیم. اجباری وجود ندارد و چیزی ضروری نیست.
  • برای منفی و سؤالی کردن از do/ does استفاده می‌کنیم:

Do I have to go? NOT Have I to go?

  • have or has را به صورت مخفف به کار نبرید:

I have to go. NOT I’ve to go.
 

Must/ must not/ can’t

You must do your homework tonight.
She must clean up her room before she goes out.
(+)
You must not leave your bags here.
You can’t brig food into the library.
(-)

 

  • برای بیان قوانین و اجبار از (must+ verb (base form استفاده می‌کنیم.
  • برای بیان این که چیزی ممنوع است و یا برای وضع یک قانون از can’t/ must not+ base form استفاده می‌کنیم.
  • can’t و must not هم معنا هستند، اما can’t بیشتر در صحبت کردن به کار می‌رود. می‌توانید از can not هم استفاده کنید.
  • صرف فعل must/ must not برای تمام اشخاص یکسان است.
  • must اغلب اوقات در جملات سؤالی به کار نمی‌رود (have to رایج‌تر است).

 

must and have to

 

این دو خیلی به هم شباهت دارند؛ اما have to خصوصاً در صحبت کردن رایج‌تر است. must عمدتاً در فرم‌ها، نوشته‌ها و علائم رسمی به کار می‌رود.

must not and don't have to

معانی این دو به طور کامل با هم متفاوت است. جملات زیر را با هم مقایسه کنید:

You must not go. = you can't go. It's prohibited.
You don't have to go. = you can go if you want to, but it's not obligatory/ necessary.

 

Impersonal you


اغلب اوقات have to and must را با فاعل غیر شخصی به کار می‌بریم که منظور افراد یا اشخاص به طور کلی است:

You have to wear a seatbelt in a car. You can't take photos in the museum.

 

Should/ shouldn't

You should wear a suit to the interview.
I think you should change your job.
I don't think you should speak to her.
He's very stressed. He shouldn't work so hard.
You shouldn't drink coffee in the evening. It'll keep you awake.

 

  • برای نصیحت کردن و یا برای بیان این که انجام چه کاری از نظر شما صحیح است. از (should/ shouldn’t+ verb (base form استفاده می‌شود.
  • صرف should/ shouldn’t برای تمام اشخاص یکسان است.
  • اغلب آن را به این صورت به کار می‌بریم:

I think you should… or I don’t think you should…
NOT I think you shouldn’t…

 

ought to


به جای should می‌توانید از ought to هم استفاده کنید:

You ought to wear a suit.

معمولاً ought to را به صورت منفی به کار نمی‌بریم.

 


have to, must, should, have to/ must (+ base form)

1.    You have to wear a seat belt in the car.
Do you have to work on Saturdays?
I had to wear a uniform at my elementary school.
I'll have to get up early tomorrow. My interview is at 9:00.

2.    You must be on time tomorrow because there's a test.
You must remember to call Emily—it's her birthday.

3.    I love the Louvre! You have to go when you're in Paris.
You must see this movie—It's amazing!

 

برای بیان اجبار و کاری که انجام آن لازم و ضروری است معمولاً از have to و must استفاده می‌کنیم:

  1. have to یک فعل معمولی است و می‌توان آن را در همه‌ی زمان‌ها و اشکال به کار برد، حتی می‌توان آن را به صورت مصدر و اسم مصدر هم به کار برد.
  2. must یک فعل کمکی (modal) است که فقط در زمان حال به کار می‌رود، اما می‌تواند در معنای آینده هم به کار رود.
  3. همچنین می‌توانید از have to یا must برای توصیه‌های جدی استفاده کنید.

 

have to or must


have to و must معناهای خیلی نزدیک به هم دارند و معمولاً می‌توانید به جای هم استفاده کنید. Have to بیشتر برای اجبار کلی و عمومی مثل قوانین استفاده می‌شود. must بیشتر برای موقعیت‌های خاص‌تر و اجبار به صورت شخصی‌تر استفاده می‌شود. جملات زیر را با هم مقایسه کنید:

I have to wear a shirt and tie at work. (= it's the rule in this company.)
I must buy a new shirt – this one is too old now. (= it's my own decision.


have got to


معمولاً در زبان محاوره از have got to به جای have to استفاده می‌شود:

I've got to go now. It's very late.

 

 

Don't have to

You don't have to pay—this museum is free.
You don't have to go to the party if you don't want to.

 

must not

You must not park here.

 

  • وقتی برای انجام کاری اجباری وجود ندارد، از don't have to استفاده می‌کنیم. از must not زمانی استفاده می‌کنیم که کاری ممنوع است.
  • don't have to و must not کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند. جملات زیر را با هم مقایسه کنید:


You don't have to drive—we can take a train. (= you can drive if you want to, but it's not necessary/ obligatory.)
You must not drive along this street. (= its prohibited, against the law, NOT You don't have to drive along this street.)

 

  • اغلب اوقات می‌توانید از can't یا not allowed به جای must not استفاده کنید:

You must not/ can't/ not allowed to park here.
 

Should, shouldn't (+ base form)

You should take warm clothes with you to Quito.
It might be cold at night.
You shouldn't drink so much coffee. It isn't good for you.
I think the government should do something about unemployment.

 

  • معنای should به اندازه must جدی نیست؛ از آن برای توصیه یا نصیحت کردن یا دادن نظر استفاده می‌کنیم. برای آن که بگوییم به نظر ما چیزی درست یا غلط است.
  • Should یک فعل کمکی (modal) است. تنها شکل‌های آن هم عبارت است از: should/ shouldn't.
     

 

افعال وجهی برای بیان استنتاج 

modals for deduction: might, can't, must
 

might/ may (زمانی که فکر می‌کنید چیزی ممکن است درست باشد یا انجام شود)

Tony's phone is turned off. He might be on the plane now, or just boarding.
Laura might not like that shirt. It's not really her style.
I don't know where Kate is. She may be at work or at the gym.
I'm surprised that Ted isn't here. He may not know that the meeting is today.

 

can't (زمانی که مطمئن هستید که چیزی امکان پذیر نیست یا صحت ندارد)

Brandon can't earn much money at his job. He's still living with his parents.
That woman can't be Jack's wife. Jack's wife has dark hair.

 

must (زمانی که مطمئن هستید که چیزی واقعیت دارد)

The neighbors must be out. There aren't any lights on in the house.
Your sister must have a lot of money if she drives a Porsche.

 

  • اغلب اوقات برای بیان این که چقدر در مورد چیزی اطمینان داریم از might/ may, can't, or must (بر اساس اطلاعاتی که داریم).
  • نمی‌توانیم can را به جای might/ may به کار ببریم:

NOT He can be on the plane now.

  • در متن زیر، can't متضاد must است:


The neighbors must be out. There aren't any lights on in the house. / the neighbors can't be out. All the lights are on in the house.

Not The neighbors must not be out.

  • در جملات مثبت می‌توانیم could را به جای might به کار ببریم:

Jack could (or might) be at the party—I'm not sure.

  • بعد از might/ must/ can't از ترکیب be+ gerund استفاده می‌شود:

They must be having a party—the music is very loud.

 

ترجمه شده از 3 American-English File Student Book
 

افعال کمکی

1.  

I like cats, but my husband doesn't.
Sally's coming tonight, but Angela isn't.

2.  

A: I loved his latest novel.
B: so did I.

A: I haven't finished yet.
B: Neither have I.

Andrew's a doctor and so is his wife.

3.  

A: I don't like shopping online.
B: I do. I buy a lot of my clothes online.

4.

A: I went to a psychic yesterday.
B: You did?

A: I'll make the dinner
B: You will? That's great!

5.

A: You didn't lock the door!
B: I did lock it, I know I did.

A: Silvia isn't coming.
B: She is coming. I just spoke to her.

You won't forget, will you? She can speak Italian, can't she?

 

در موارد زیر از فعل کمکی یا وجهی استفاده می‌کنیم:


1.    برای جلوگیری از تکرار فعل و یا عبارت فعلی:


NOT I like cats, but my husband doesn't like cats.


2.    همراه so و neither برای بیان این که کسانی یا چیزهایی همانند هم هستند.

با افعال مثبت از ترکیب so+ auxiliary+ subject و با افعال منفی از ترکیب زیر استفاده می‌کنیم: neither (or nor)+ auxiliary+ subject.

3.    برای بیان این که چیزی یا کسی متفاوت است.

4.    برای درست کردن " پاسخ‌های سؤالی "، به منظور نشان دادن علاقه و تعجب.

5.    نشان دادن تأکید در جملات مثبت، خصوصاً زمانی که می‌خواهید حرف کس دیگری را نقض کنید. برای زمان حال و گذشته ساده از do/ does/ did پیش از فعل اصلی استفاده می‌کنیم. سایر افعال کمکی مثل be, have, will، تأکید روی فعل کمکی است و نباید به صورت مخفف به کار رود.

6.    برای درست کردن پرسش‌های کوتاه که معمولاً برای بررسی اطلاعات به کار می‌رود. با فعل منفی از فعل کمکی مثبت و با فعل مثبت از فعل کمکی منفی استفاده می‌کنیم.

  • پرسش‌های کوتاه اغلب برای این به کار می‌روند که از شخص دیگری بخواهید (?it's a nice day, isn't it) تا با شما موافقت کند. در این حالت آهنگ جمله افتان (falling intonation) است، به این معنا که صدا پایین می‌آید.
  • از پرسش کوتاه برای این منظور هم استفاده می‌شود که ببینیم فکرمان درباره چیزی درست است یا نه؟(?She's a painter, isn't she). در چنین مواقعی آهنگ جمله خیزان (rising intonation) است. درست مثل پرسش‌های معمولی که جوابشان بله یا خیر است.
     

 

افعال کمکی گذشته

must/ might/ may/ can't/ couldn't+ have+ past participle
 

1.    I must have left my phone at Anna's. I definitely remember having it there.
You must have seen something. You were there when the accident happened.

2.    Somebody might have stolen your wallet when you were getting off the train.
He still hasn't arrived. I may not have given him the right directions.

3.    She couldn't have gone to bed. It's only ten o'clock!
You couldn't have seen their faces very clearly. It was too dark.

 

  • برای استنتاج یا برای حدس زدن در مورد اتفاق‌های گذشته، از ترکیب must/ may/ might/ couldn't/ can't+ have+ past participle استفاده می‌کنیم.
  1. وقتی تقریباً مطمئن هستیم که چیزی اتفاق افتاده یا درست است از must have استفاده می‌کنیم.

 

متضاد must have، couldn't have است:

NOT must not have

 

1.    وقتی می‌خواهیم بگوییم امکان دارد چیزی اتفاق افتاده باشد یا درست باشد از might/ may have استفاده می‌کنیم. could have را هم با همین معنا می‌توانیم به کار بریم:

Somebody could have stolen your wallet when you were getting off the train.

2.    وقتی تقریباً مطمئن هستیم که چیزی اتفاق نمی‌افتد یا غیر ممکن است، از couldn't have استفاده می‌کنیم.


 

should have+ past participle

We're going the wrong way. We shouldn't have turned left at the traffic light.
It's my fault. I should have told you earlier that my mother was coming.

 

  • برای بیان این که شخصی کار درستی انجام نداده است یا برای بیان افسوس یا انتقاد از should have+ past participle استفاده می‌کنیم.
  • از ought to have هم می‌توانیم به جای should have استفاده کنیم. گرچه از should have بیشتر استفاده می‌شود خصوصاً در زبان محاوره:

I ought to have told you earlier.


ترجمه شده از 4 American-English File Student Book
 

حدس و نتیجه‌گیری (استنتاج)

speculation and deduction

modal verbs: must/ may/ might/ can't/ should

1.    Dia must be very well off—she has an enormous house.
You must have seen him—he was standing right in front of you!

2.    They can't be playing very well—they're losing 3- 0.
You can't/ couldn't have spent very long on this essay—you've only written 100 words.

3.    I haven't seen the sales manager today. He may/ might/ could be off sick.
The keys to the storage cabinet have disappeared. Do you think someone may/ might/ could have taken them?
He may/ might not have heard the message I left on his voice mail.

4.    If I mail the letter today, it should arrive on Friday.
I mailed the letter a week ago. It should have arrived by now.

 

1-     درست مانند بیان اجبار از ساختار must+ infinitive برای بیان اطمینان از درست بودن چیزی در زمان حال هم استفاده می‌کنیم و ساختار must have+ past participle برای بیان این که تقریباً از صحت یا وقوع چیزی در گذشته اطمینان داریم، به کار می‌رود.

2-    از ساختار (can't and can't/ couldn't + perfect infinitive (NOT mustn't/ mustn't have برای بیان این مطلب استفاده می‌کنیم که تقریباً در مورد درست نبودن چیزی در زمان حال و یا درست نبودن یا عدم وقوع چیزی در گذشته اطمینان داریم. از ساختار can't and can't/ couldn't + perfect infinitive

(NOT mustn't/ mustn't have) برای بیان این مطلب استفاده می‌کنیم که تقریباً در مورد درست نبودن چیزی در زمان حال و یا درست نبودن یا عدم وقوع چیزی در گذشته اطمینان داریم.

3-  برای بیان این که فکر می‌کنیم ممکن است چیزی در زمان حال درست باشد و یا ممکن است در زمان گذشته درست بوده یا انجام شده است؛ از ساختار may/ might/ could+ infinitive and may/ might/ could+ perfect infinitive استفاده می‌کنیم.

 

جملات زیر را با هم مقایسه کنید:

He might not have done it. (= maybe he didn't do it.)
He couldn't have done it. (= it is impossible that he did it)

4-    برای توصیف موقعیتی که انتظار دارید اتفاق بیفتد (انتظار داشتید در گذشته اتفاق بیفتد) از ساختار (should+ infinitive (or should have+ past participle استفاده می‌شود.
 

کاربرد مصدر و مصدر استمراری را بعد از افعال وجهی زیر با هم مقایسه کنید؛ در جمله اول از یک کاری که به صورت عادت است نتیجه‌گیری شده و در جمله دوم در مورد کاری که در زمان صحبت کردن در حال انجام است نتیجه‌گیری شده است:


He must work really hard. He never gets home before 9:00 p. m.= deduction about a habitual action
There's a light on in his office. He must still be working. = deduction about an action in progress at the moment of speaking

 

صفات و قیود برای بیان حدسیات

1.    He's bound/ sure to be here in a minute. He left an hour ago.
She's sure to know. She's an expert on the subject.

2.    I think she's likely to agree to our proposal—we've given her some very good reasons.
The doctors say that at his age he’s unlikely to recover.
I think it’s very likely that the meeting will be over by 6:00.
It’s unlikely that the government will raise interest rates this year.

3. She’ll definitely pass the test. She’s worked really hard.
 He’ll probably be here around 8:00. He usually leaves work at 7:30.
 He probably won’t be here until about 8:15. He’s stuck in a traffic jam.

 


1. bound and sure صفت هستند. برای بیان اطمینان از این که چیزی صحت دارد یا اتفاق می‌افتد از ساختار be bound or be sure+ infinitive استفاده می‌کنیم.

2. likely/ unlikely هم صفت هستند (قید نیستند). می‌توانیم از آن‌ها در ساختارهای زیر استفاده کنیم:

Subject+ be likely/ unlikely+ infinitive, or it is likely/ unlikely+ that+ clause.

3. definitely and probably قید هستند. آن‌ها قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی (در صورتی که داشته باشیم) در جملات مثبت و قبل از افعال کمکی در جملات منفی به کار می‌روند.

در مورد فعل be، آن‌ها در جملات مثبت بعد از فعل و در جملات منفی قبل از فعل قرار می‌گیرند:

He’s probably Japanese. The painting definitely isn’t genuine.
 

be likely to and will probably خیلی از نظر معنایی شبیه به هم هستند. اما be likely to رسمی‌تر است. جملات زیر را با هم مقایسه کنید:


The new coach is likely to be appointed today.
The new coach will probably be appointed today.

 

 

بیان حرکت (Expressing Movements)
 

The man went up the steps and into the church.
He drove out of the garage and along the street.
I ran over the bridge and across the park.

 

  • برای بیان حرکت از یکی از افعال حرکتی مثل .go, come, run, walk, etc به همراه یک قید یا حرف اضافه حرکتی مثل .up, down, away, etc استفاده می‌کنیم.

 

In or into? Out or out of


یادتان باشد into/ out of را به همراه اسم به کار می‌بریم و وقتی اسم وجود ندارد از in/ out استفاده می‌کنیم:

Come into the living room. Come in.
He went out of the house. He went out.

به صفحه 162 کتاب 2 American-English File مراجعه شود.

 

ترتیب کلمات افعال مرکب

Word order of phrasal verbs

1.    What time do you get up?
I don't usually go out during the week.

2.    Put on your coat. Put your coat on. Put it on.
Turn off the TV. Turn the TV off. Turn it off.

3.    I'm looking for my glasses.
Have you found your glasses? No, I'm still looking for them.

 

یک فعل مرکب متشکل است از فعل + particle (حروف اضافه یا قید):

get up, turn on, look for

1.    برخی از افعال مرکب، مفعول ندارند مثل get up, go out.

2.    برخی دیگر از افعال مرکب، مفعول دارند و می‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد. در این افعال می‌توان (.particle (on, off, etc را هم قبل و هم بعد از مفعول قرارداد.

•    هنگامی که مفعول، یک ضمیر باشد (.me, it, him, etc)، همیشه بین فعل و particle قرار می‌گیرد:

Here's your coat. Put it on. NOT Put on it.

3.    برخی از افعال مرکب، مفعول دارند اما نمی‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد مثل look for. در چنین افعال مرکبی، هیچ‌گاه فعل (مثل look) و particle (مثل for) از هم جدا نمی‌شوند:

I'm looking for my glasses. NOT I'm looking my glasses for.

به بخش افعال مرکب در صفحه 162 کتاب 2 American-English File مراجعه شود.

 

so, neither+ Auxiliaries

1.

A: I love classical music.
B: So do I.

A: I went to a classical concert last night.
B: So did I.

2.

A: I'm not married.
B: Neither am I.

A: I don't want to get marries.
B: Neither do I.

 

  • برای بیان این که چیزی داریم که همانند شخص دیگری است از .so do I, neither do I, etc استفاده می‌کنیم.

1.    برای پاسخ به جملات مثبت از این ترکیب استفاده می‌کنیم:

So+ auxiliary+ I

2.    برای پاسخ به جملات منفی از این ترکیب استفاده می‌کنیم:

Neither+ auxiliary+ I

  • فعل کمکی (auxiliary) که باید به کار ببرید بستگی به زمان جمله دارد.
     
Neither do I.

I don't like classical music.

Simple Present
So am I. I'm having a great time. Present Continuous
So can I. I can swim. Can/ Can't
Neither did I.
So was I.
I didn't like the movie.
I was very tired.
Simple Past
Neither would I. I wouldn't like to go there. Would/ Wouldn't
So have I. I've been to Brazil. Present Perfect

 

مراقب ترتیب کلمات باشید:

So do I. / Neither do I. NOT So I do. / Neither I do.
 

neither and nor

 

 می‌توانید به جای neither از nor هم استفاده کنید:

A: I didn't like the movie.
B: Nor/ Neither did i.

 

پرسش بدون استفاده از افعال کمکی

  Verb Subject
Mr and Mrs Clark and Percy? painted Who
reggae popular all over the world? Made Which singer
near the school. Live How many people
a cup of coffee. wants Who

 

 

  • هنگامی که کلمات پرسشی (.who?, what?, which?, how many?, etc)، فاعل جمله سؤالی هستند، از افعال کمکی (do/ does/ did) استفاده نمی‌کنیم:

Who painted Mr and Mrs Clark and Percy? NOT who did paint…?

  • در بسیاری دیگر از پرسش‌های حال ساده و گذشته ساده، از افعال کمکی do/ does/ did+ the base form استفاده می‌کنیم:

What music do you like? NOT what music you like?

  • برای بیان کارهایی که به طور مداوم انجام می‌گرفته و یا چیزهایی که در گذشته واقعیت داشته اما معمولاً در حال حاضر دیگر انجام نمی‌شوند و یا واقعیت ندارند، مثل کارهایی که در کودکی انجام می‌شده، از used to/ didn't use to+ base form استفاده می‌کنیم.
  • صرف فعل used to/ didn't use to برای تمام اشخاص یکسان است.
  • به جای used to می‌توانیم از گذشته ساده به همراه یکی از قیود تکرار استفاده کنیم:

When I was a child, I often played on the street.
 

might/ might not (possibility)

 

We might have a picnic tomorrow, but it depends on the weather.
She might come with us, but she's not sure yet.
I might not go to the party. I haven't decided yet.
You might not see him today. He's coming home late.

 

  • برای بیان این که کاری را انجام خواهید داد یا انجام نخواهید داد از might/ might not+ base form استفاده کنید:

We might/ might not have a picnic tomorrow. = Maybe we will have a picnic tomorrow.

  • صرف might/ might not برای تمام اشخاص یکسان است.
  • might not را معمولاً به صورت مخفف به کار نمی‌بریم.
     

may/ may not

برای بیان امکان‌پذیر بودن می‌توانید از may هم به جای might استفاده کنید:

We may have a picnic tomorrow.
I may not go to the party.

 

ترجمه شده از 2 American-English File Student Book

 

used to, be used to, get used to

1. I used to sleep for eight hours every night, but now I only sleep for six.
 I didn’t recognize him. He didn’t use to have a beard.

 2. When I lived in Mexico as a child, we used to have pan dulce for
 breakfast. We would buy them every morning from the local baker.

 

1. برای بیان عادت‌های قدیمی یا کارهایی که در گذشته مکرراً انجام می‌دادیم و اکنون دیگر انجام نمی‌دهیم و یا موقعیت‌ها و حالاتی که در گذشته وجود داشته است و دیگر وجود ندارد، از ترکیب used to/ didn’t use to+ base form استفاده می‌کنیم.

used to در زمان حال به کار نمی‌رود. برای عاداتی که در زمان حال داریم. از ترکیب usually+ the simple present استفاده می‌کنیم:

I usually walk to work. NOT I use to walk to work.

2. برای بیان کارهایی که به طور عادت در گذشته انجام می‌دادیم می‌توان از would هم استفاده کرد. البته از would برای افعال غیر حرکتی (.be, have, know, like, etc) نمی‌توان استفاده کرد.

NOT I didn’t recognize him. He wouldn’t have a beard.
 

 

be used to/ get used to+ gerund

1. I’m not used to sleeping with a comforter. I’ve always slept with blankets.
 Carlos has lived in Hong Kong for years. He’s used to driving on the left.

2. A: I can’t get used to working at night. I feel tired all the time.
 B: Don’t worry, you’ll get used to it fast.

 


1. از ترکیب used to+ gerund برای بیان موقعیت جدیدی استفاده می‌کنیم که دیگر برایمان عادی است یا این که دیگر برایمان عجیب نیست.

2. از ترکیب get used to+ gerund برای بیان موقعیت جدیدی استفاده می‌کنیم که به تدریج برایمان عادی می‌شود و به تدریج از عجیب بودن آن کاسته می‌شود.

تفاوت بین be used to و get used to، دقیقاً همانند تفاوت بین be and get+ adjective است.

 

فعل کمکی can, can't

1.    I can sing, but I can't paint.
2.    I can come on Tuesday, but I can't come on Wednesday.
3.    You can park here. You can't park there.
4.    Can you help me? Can I open the window?

 

can+ base form of verb معانی متفاوتی دارد:


1.    I can= I know how to. در اینجا مفهوم بلد بودن دارد (can).

I can't = I don't know how to.

2.    I can= It's possible for me. (در اینجا مفهوم توانستن دارد can)

I can't = it's impossible for me.

3.    You can= it's OK/ it's permitted. (در اینجا مفهوم اجازه داشتن دارد can)

You can't = it's not OK/ it's not permitted.

4.    Can you…? = please do it. (در اینجا مفهوم درخواست دارد can)

Can I …? = Is it OK if I do it?

- +

swim.

come.

help. 

can't  

I/ you/

He/ she/ it/ 

We/ they/ 

swim.

 come.

help.

 can

I/ you/ 

He/ she/ it/

We/ they/       

 

- + ؟
 can't.

I/ you

he/ she/it

we/ they  

       
   No, 
         
 
 can. I/ you         
he / she/ it 
we / they.
 
Yes,

swim?

come?

help?

  I/you/

he/ she/it

 we/ they  

             
Can   


         

 

  • شکل  Can, can't برای تمامی اشخاص (I, you, he, etc. یکسان است). 

NOT      He cans.

  • can't فرم مختصر شده can not  است. 
  • بعد از can نباید to قرار دهید:

I can swim.   NOT       I can to swim.

 


نویسنده:

مترجم: رؤیا کریمی جنابی

امتیاز: 5 از 3 رای

تاریخ نشر: ۱۳۹۸/۱۰/۱۵ 1/5/2020 12:00:00 AM https://khazaelischool.com/articles/افعال-کمکی-Auxiliary-verbs

Publisher Logo
تهیه شده در: مدرسه زبان خزائلی

We hope this article has been helpful

Would you like to rate this article?

دیدگاه شما:


نام کامل
ایمیل(نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد)
متن پیام

کد زیر را وارد کنید
Captcha Picture