
چگونه مقدمات هر زبانی را در چهار مرحله فراگیریم؟
من همیشه زبانم بد بوده است. به سختی اسپانیولی را در دبیرستان یاد گرفتم و تمام فرانسهای را که از توری که به همین منظور استخدام کرده بودم، یاد گرفتم را فراموش کردهام. فکر میکردم نفرین شدهام. یا لااقل تا زمانی که با بنی لوئیس از موسسهی تسلط به زبان در سه ماه آشنا نشده بودم، این فکر را داشتم.
بنی بهترین روش یادگیری زبان که به من کمک کرد تا زبانها یعنی تقسیم کردن زبان به بخشهای کوچکتر و قابل یادگیریتری را یاد داد. با کمک او، بخش زیادی از اسپانیولی را به یادآوردم و زبان تایلندی و کمی هم سوئدی یاد گرفتم. امروز این مقاله را به بررسی روش بنی (که به تازگی کتابی در مورد یادگیری زبان منتشر کرده است) اختصاص میدهم تا این مطلب را که چگونه میتوانید مقدمات هر زبانی را برای سفر بعدیتان یاد بگیرید را با شما به اشتراک بگذارم. دانستن فقط چند عبارت مقدماتی برای سفر شما راه زیادی را طی میکند و شما را مورد لطف ساکنان آن منطقه، قرار میدهد.
مترجم: رؤیا کریمی جنابی
و حالا بنی:
هنگامی که به یک کشور میرسیم، با خودمان فکر میکنیم که کاش زمانی را به یادگیری مقدمات این زبان قبل از این که به این کشور میآمدم، اختصاص میدادم. یا ممکن است با خودتان فکر کنید اگر بر زبانی تسلط نداشته باشم به چه درد میخورد که زمان خود را هدر دهم؛ اما فقط یک ماه یا یک هفته قبل از سفرتان یا حتی اگر فردا میخواهید به مسافرت بروید، باز هم وقت دارید که برخی از مقدمات زبان محلی آن کشور را یاد بگیرید. شما فقط مدت کوتاهی لازم دارید که به چند کلمه و عبارت کلیدی تسلط پیدا کنید؛ و نیازی نیست برای یادگیری سریع مقدمات، یک نابغهی زبان باشید. من تا سن بیست و یک سالگی فقط به زبان انگلیسی صحبت میکردم. در زبان آلمانی در مدرسه رد شدم و شش ماه در اسپانیا زندگی کردم بدون آن که زبانش را یاد بگیرم چون اشتباه یاد میگرفتم. اکنون در حدود دوازده زبان بلدم و این به خاطر این است که من ساعات یادگیری زبان را خودم تعیین میکنم و حرف زدن به آن زبان را تمرین میکنم وقت خود را صرف یادگیری چیزهایی که نیاز ندارم نمیکنم. فقط مقدمات زبان را یاد میگیرم. من تجربهی فوقالعادهای در قطاری در مرکز چین داشتم و اسم خودم را در قطار به چینی دریافت کردم، فقط به این دلیل که من سوال " اسم شما چیست؟ " را بلد بودم. در اینجا چهار مرحله برای تسلط بر مقدمات زبان را ارائه میکنم:
مرحلهی اول: اهداف مشخصی داشته باشید.
اشتباهی که بیشتر مردم میکنند این است که میخواهند یکباره چیزهای زیادی یاد بگیرند. داشتن اهداف بزرگ و این که بخواهیم زبانی را به روانی صحبت کنیم یا این که بر آن زبان تسلط یابید، هدفی نهایی است اما در حال حاضر به شما کمک نمیکند که برنامههای خود را مشخص کنید. برای این که در یادگیری چیزهایی که برای سفرتان نیاز دارید موفق شوید، باید تا آنجا که امکان دارد، واضح و روشن عمل کنید. من بهاندازهی کافی خوشبختم که قبل از هر سفر سه ماه وقت دارم که در آن زمان میتوانم بیشتر روزهایم را صرف یادگیری زبان کنم و به این ترتیب روان صحبت کردن برایم یک هدف واقع بینانه میشود. من مهلت مشخصی را برای خودم در نظر میگرفتم حتی وقتی در سفر به لهستان، قبل از سفرم فقط یک ساعت وقت داشتم و باید برای تی ایی دی ایکس در یادگیری زبان آماده میشدم، با این وجود از آن زمان برای یادگیری مقدماتی زبان لهستانی استفاده کردم تا بتوانم در اسکایپ یک مکالمهی نیم ساعته داشته باشم (در تمام مدت دنبال لغات میگشتم تا بتوانم مکالمه را ادامه دهم). بهترین روش یادگیری زبان می تواند این باشد که کاملاً بدانید چه چیزهایی را باید یاد بگیرید و فقط همانها را یاد بگیرید. در این پروژهی کوچکتان به موارد زیر احتیاج دارید:
• هدفتان باید کاملاً مشخص باشد
برای خودتان یک هدف مبهم مثل " یادگیری اسپانیایی "، در نظر نگیرید. اگر در ماه ژوئن میخواهید به مسافرت خارج بروید، به خودتان بگویید که باید مکالمات مقدماتی را در عرض سه ماه یاد بگیرم. با این کار شما هفتهای ده ساعت برای خواندن آن، وقت میگذارید. اگر فقط یک ماه وقت دارید باید از برنامهی " توریست با اعتماد به نفس در سی روز "، استفاده کنید و روزی یک ساعت یا بیشتر روی آن وقت بگذارید. اگر سه روز دیگر پرواز دارید، باید در این سه روز، هر روز دو ساعت یا بیشتر وقت بگذارید و از برنامهی " یادگیری ضروریات مقدماتی در هفتاد و دو ساعت "، استفاده کنید.
• باید لغات مخصوص خودتان را داشته باشید
کتابهای راهنما برای عبارات معمولی نظیر " حالت چطوره؟ " عالی هستند، اما شما به چیز کاملتری نیاز دارید. پس زمان خود را روی تهیهی لغات خودتان برای هدف بخصوص خودتان بگذارید. در اینجا در مرحلهی دوم به شما نشان میدهیم که چگونه شروع کنید.
مرحلهی دوم: لغاتی را یاد بگیرید که استفاده میکنید
اگر میخواهید از صفر شروع کنید، بهترین روش یادگیری زبان که باید انجام دهید این است که در مورد این فکر کنید که کدام لغات را بیشتر در مکالمهی روزانهی خود در موقعیتهایی که در آن قرار میگیرید استفاده میکنید مثل شروع یک مکالمه، نشستن در یکبار، صحبت در مورد خودتان، سفارش غذا در رستوران و هر چیز دیگر، سپس:
• بنشینید و یک معرفینامه از خودتان به زبان انگلیسی بنویسید
خودتان را به یک غریبهی خیالی معرفی کنید. به آن شخص خیالی بگویید که اهل کجا هستید، چهکار میکنید و چرا سفر میکنید و چیزهایی از این قبیل. سپس نگاهی به آنچه نوشتهاید بیندازید و لغات بخصوصی که فکر میکنید برای سفر خارج، خیلی مورد نیازتان است را انتخاب کنید و آنها را ترجمه کنید و سپس برای شنیدن تلفظ لغات به زبان مورد نظرتان، از وبسایتهایی مثل forvo.com (توسط بومی زبان صحبت میشود) یا google translate استفاده کنید. در مورد من، اولین لغاتی که همیشه میخواهم یاد بگیرم ایرلندی (ملیت من)، بلاگر (شغل من) و خام گیاهخوار است، چون من یک توریست خام گیاهخوار هستم. لغات مربوط به خودتان را پیدا کنید و به خاطر بسپارید.
• فهرستی از غذاهایی که دوست دارید، چیزهایی که میخواهید انجام دهید و ضروریات روزانه تهیه کنید
هرکسی باید در اولین روز سفرش به خارج، لغت دستشویی را خیلی خوب بلد باشد، پس بروید و این لغت را هم به لیست خود اضافه کنید. چیزهایی را هم که بدون آن نمیتوانید زندگی کنید را به لیست خود اضافه کنید. ممکن است قهوه، نوشابهی رژیمی، ساندویچ یا صدف باشد. لغات غذایی خود را بلد باشید. اگر تصمیم دارید هنگامی که در خارج هستید چیزهای بخصوصی مثل یوگا، زیپ لاین و غیره را امتحان کنید، آنها را هم یاد بگیرید. برای مثال چون من خام گیاهخوار هستم باید لغات گوشت خوک، گوشت گاو، سوسیس، مرغ، بیف و ماهی را بلد باشم تا بتوانم به گارسون بگویم که غذاهایی میخواهم که اینها را نداشته باشد. هر چیزی را که باید بپرسید سریع یادداشت کنید و ترجمهی آن را پیدا کنید و یک " یادداشت تقلب " تهیه کنید.
• لیستی از لغات هم ریشه، یا لغاتی که در زبانهای مختلف، شبیه هم هستند، تهیه کنید
هنگامی که زبان جدیدی شروع میکنید واقعاً خیلی سخت است که از صفر شروع کنید. بیشتر زبانها، لیست طویلی از لغاتی دارند که شما معنای آنها را میدانید (گرچه تلفظ آنها کمی متفاوت است). مثلاً اگر ساندویچ در لیست غذاهای مورد علاقهی شماست، همین الان بلدید که به فرانسه چه میشود. در زبان اسپانیایی بیمارستان همان بیمارستان است؛ و در زبان آلمانی، لغتی که برای ماهی وجود دارد، درست به همان صورت زبان انگلیسی تلفظ میشود. حتی زبان متفاوتی مثل زبان ژاپنی هم تعداد زیادی از این لغات قرضی دارد برای چیزهای روزمرهای مثل قهوه، شیر و لیوان.
• از روش یادآور برای یادگیری لغات نا آشنا استفاده کنید
برای آن که خیلی سریع لغات جدید را به یاد بیاوریم، هیچ چیز بهتر از این نیست که از لغات زبان خودتان استفاده کنید. برای استفاده بهینه از بهترین روش یادگیری زبان، سعی کنید از یادآورهای سرگرم کننده استفاده کنید، تصویر یا داستان مضحکی که شما را به یک لغت بخصوص پیوند میدهد، با این که مضحک است اما اثر دارد. مثلاً وقتی داشتم زبان فرانسه یاد میگرفتم، گار به معنای ایستگاه قطار بود و من تصور کردم که گارفیلد نفس زنان در یک ایستگاه قطار میدود تا به قطار برسد، همراه با مقدار زیادی رنگ و صدا در ذهنم که باعث شد آن لغت واقعاً برایم جا بیفتد. این تکنیک، خیلی خوب عمل میکند و تصوری که در ذهن خود از ایستگاه قطار به وجود آوردم باعث شد خیلی سریعتر از تکرار کردن معمولی، این لغت را یاد بگیرم.
مرحلهی سوم: عبارات را کامل یاد بگیرید.
با وقت کمی که دارید، نمیتوانید گرامر زبان مورد نظرتان را یاد بگیرید. پیشنهاد من این است که مطالعه روی گرامر را کنار بگذارید، چون بهترین روش یادگیری زبان این است که بعدها انجامش دهید و به جای آن فقط چند جملهی کامل را حفظ کنید بهگونهای که بتوانید منظور خود را انتقال دهید.
• یک کتاب راهنما داشته باشید البته باید بیشتر قسمتهای آن را نادیده بگیرید
کتابهای راهنما برای ضروریات عالی هستند، اما به بیشتر قسمتهای آن نیاز ندارید. آن کتابها سعی دارند احتیاجات همه را برطرف کنند اما نیازهای بقیه ممکن است نیازهای شما نباشد. نگاهی به کتاب بیندازید و عباراتی که به درد شما میخورد را علامت بزنید. عباراتی مثل " دستشویی کجاست؟ " یا " قیمتش چقدر است؟ " یا " ببخشید، آیا شما انگلیسی صحبت میکنید؟ ". بقیه را نادیده بگیرید و فقط بر روی چیزهایی که برای شما مفید است تمرکز کنید. من کتاب " عبارات سیارهی تنها " را دوست دارم اما شما میتوانید لیست عبارات ضروری را به صورت آنلاین ببینید.
• جملات خودتان را بسازید و اگر امکان داشت آنها را چک کنید
سعی کنید با کنار هم قرار دادن کلمات یک ترجمه ارائه بدهید (ایده آل تر این است که)، یک لغت را در یکی از جملههایی که در کتاب عباراتتان وجود دارد را تغییر بدهید و جملهی دیگری بسازید. مثلاً میتوان کلمهی دستشویی را با سوپر مارکت در جملهی زیر عوض کرد. " توالت کجاست؟ " و به این صورت جملهی درست شده از نظر گرامری درست خواهد بود. حتی میتوانید از google translate برای همهی جملهها استفاده کنید. میتوانید جملهای را که ساختهاید در سایت lang8 قرار دهید تا بومیهای زبان آن را به صورت رایگان تصحیح کنند. البته اگر عبارت شما بهاندازهی کافی کوتاه باشد، آنها خیلی سریع جواب شما را خواهند داد.
• شروع به تمرکز روی این موضوع کنید که عبارات شما در آن زبان چگونه تلفظ میشوند
هنگامی که به لیست کلمات و عبارات خود تسلط پیدا کردید باید گوش کنید ببینید بومیهای آن زبان چطور آنها را تلفظ میکنند. اگر هیچ فرد بومیای را نمیشناسید مهم نیست وبسایتهای رایگانی مثل rhinospike هستند که به شما این امکان را میدهند تا جملات خود را به صورت گفتاری بفرستید و سپس یک فرد بومی آن زبان، جملات را بیان کرده و برایتان میفرستد. وقتی فهمیدید که کلمات چگونه تلفظ میشوند، باید آنها را حفظ کنید. حقهای که برای من کار میکند این است که عبارات را با صدای بلند و با آهنگ برای خود میخوانم. وقتی ایتالیایی یاد میگرفتم بهعنوان مثال با آهنگ big ben chime این سوال را میخواندم " دستشویی کجاست؟ " و این باعث میشد راحتتر یاد بگیرم. قرار دادن لغات در یک آهنگ باعث میشود آن لغات در خاطر شما حک شوند و یک تمرین تلفظ انفرادی برای شماست.
مرحلهی چهارم: قبل از این که پرواز کنید این کار را انجام دهید
با این راهکارها، شما واقعاً میتوانید بهاندازهی کافی زبان در حافظهی خود جا دهید، برای آن که وقتی به کشور مورد نظرتان میرسید، چیز مفیدی با خود داشته باشید؛ اما یک راهکار مهم و نهایی دیگر، عبارت است از کارهایی که باید قبل از سفر مطمئن شوید که بهراحتی در حال انجام است:
• قبلاً زبان را با یک فرد بومی تمرین کنید
مهم نیست که کجا زندگی میکنید. وبسایتهایی وجود دارند نظیر italki که به شما این اجازه را میدهند تا مبادلهای رایگان (بهگونهای که میتوانید برای درس زبانی که میگیرید سی دقیقه در انگلیسی به شخص دیگری کمک کنید) داشته باشید یا درسهایی یاد بگیرید که بتوانید هزینهی آن را بپردازید (مثلاً من درسهای ژاپنی را فقط با پنج دلار در ساعت یاد گرفتم) و میتوانید با اسکایپ آنچه را که میدانید با یک بومی زبان در خانه مورد استفاده قرار دهید. میتوانید همزمان چیزی که آن شخص میگوید را بشنوید و قبل از بهکارگیری آن زبان در دنیای واقعی متوجه شوید چه ضعفهایی دارید و میتوانید مشکلات و سؤالهایی که در ذهنتان وجود دارد را مطرح کنید.
• برای آن که بفهمید چه چیزهایی را بلد نیستید، نقش بازی کنید
از زمان خود برای چت با یک بومی زبان به صورت آنلاین استفاده کنید و موقعیتهای زندگی واقعی در خارج را بازسازی کنید. مثلاً میتوانید نحوهی سفارش یک غذای خام گیاهخواری یا گرفتن اتاق دریک هتل را قبل از آن که در محیط واقعی قرار بگیرید، تمرین کنید. همینطور که جلو میروید میفهمید که کلماتی هستند که نمیدانید و نیاز دارید یاد بگیرید. مثلاً ممکن است نفهمید چند وقت یکبار باید در مورد گربهتان یا چیزهای دیگر صحبت کنید. وقتی این نقاط خالی را در دایرهی لغاتتان فهمیدید، لغات را یادداشت کنید و آن را به لیست اصلی خود اضافه کنید.
یادتان باشد که اشتباه کردن، اشکالی ندارد
هنگامی که آلمانی یاد میگرفتم، یکبار داشتم سعی میکردم به دوستم بگویم که من یک ویدیوی جالب درست کردم و اگر امکان دارد که به طبقهی پایین بیاید و آن را ببیند؛ اما چیزی که گفتم، معنای خیلی بدی داشت. چرا که لغتی که برای جالب در آلمانی وجود دارد معنای دیگری هم دارد. چون مدت زمان زیادی بود که همدیگر را میشناختیم، او فهمید که من نمیخواستم حرف زشتی بزنم و من هم اشتباه خود را برای او توضیح دادم و هر دو خندیدیم و تا امروز هم هنوز دوستان خوبی هستیم. پس نگران این نباشید که در زبان جدید باید خیلی عالی باشید. نیاز ندارید که برای مقصد بعدیتان وقت زیادی برای یادگیری زبان بگذارید. فقط به یک برنامه نیاز دارید. زمان مطالعهی خود را تعیین کنید و به یاد داشته باشید که خودتان را درگیر لغات، عبارات و گرامر بیهودهای که به آن نیازی ندارید، نکنید. در حالی که بسیاری از مردم فکر میکنند که یادگیری زبان، چالشی است که نیاز به سالها زمان دارد.
امیدوارم که شما در این مقاله متوجه شده باشید که میتوانید به مرحلهای برسید که چیزهای مفید زیادی در مدت زمان خیلی کمی، برای سفر خود بدانید. فقط نیاز دارید هدفی کاملاً مشخص داشته باشید و لغات و عباراتی را یاد بگیرید که برای شما مفیدند و دوست دارید بر زبان بیاورید. سعی نکنید همهی بخشهای زبان را یاد بگیرید؛ و در آخر نیازی نیست برای آن که بفهمید آمادهاید، حتماً به آن کشور برسید. بهتر است به صورت آنلاین با شخصی صحبت کنید تا مشکلات و سؤالاتتان بهگونهای حل شود که درزمان رسیدن به آن کشور بتوانید با اعتماد به نفس از زبان استفاده کنید. " بنی لوئیس " در مدرسه، فردی بیمصرف در زبان بود اما بعد از که به عنوان مهندس فارغ التحصیل شد، فهمید که استعداد زبانی اهمیتی ندارد و هرکسی با روشی صحیح میتواند زبان یاد بگیرد. تحقیقات فرهنگی او از طریق فراگیری زبان باعث شد که از طرف نشنال جئوگرافیک، به عنوان توریست سال انتخاب شود. کتاب او با عنوان " روانی در زبان در سه ماه " توسط " هارپر کالینز " انتشار یافت و در آنجا بهترین راهکارهای یادگیری زبان را ارائه میدهد.