هشت دلیل محکم برای اینکه دشمنان خود را دوست داشته باشید. همهی ما ممکن است با افرادی مواجه شویم که در مقابلشان نیاز به کنترل عصبانیت و خشم خود داریم. کسانی که رویدادهای مطلوب در زندگی ما برایشان ناخوشایند است. بعضیاوقات بهوجود آمدن یک دشمن، در اثر تغییراتی است که در شخصیت و موقعیت شما ایجاد شده است. گاهی این افراد بدون دلیل خاصی در مقابل ما میایستند. در هر صورت کنترل عصبانیت و خشم بسیار مهم است.
حتما صفحه آموزش زبان انگلیسی ما را اینجا مطالعه کنید.
صرفنظر از اینکه چگونه این افراد دشمن ما شده اند، با الگوی آتش در برابر آتش باید مخالفت کرد. دلایل زیر را تصور کنید و ببینید چرا باید در واقع از دشمنان خود قدردانی کنید. این مقاله به شما نشان میدهد که نه تنها نباید توسط دشمنانتان آزرده شوید بلکه باید عشق به آنها را در خود پرورش دهید. با خواندن این مقاله میتوانید به راز آن پی ببرید.
نویسنده: Tanvir Zafar
مترجم: رؤیا کریمی جنابی
ویراستار: الهه قاسمی
۱. درسی عملی برای کنترل عصبانیت و خشم
اگر بخواهیم صادق باشیم، دشمنان بهترین کسانی هستند که به ما در کنترل خشم و عصبانیت کمک میکنند. باید پذیرفت, دشمنان همواره راهی را برای ایجاد احساسات منفی مانند خشم و عصبانیت در ما پیدا خواهند کرد. اما این هم صحیح است, آنها میتوانند به ما کمک کنند تا آن عصبانیت را کنترل کنید. ما نمیتوانیم در رابطه با کسی که دوستش داریم واقعاً عصبانی شویم. فقط زمانیکه واقعاً آزرده میشویم میتوانیم کنترل خشم و عصبانیت را یاد بگیریم.
کنترل عصبانیت و خشم وقتی درگیر آن هستیم بهمراتب مؤثرتر از زمانی است که بهطور تئوری با آن روبرو هستیم. دشمنان ما درست مانند رواندرمانگرهایی هستند که به آنها احتیاج داریم و در عین حال آنها را نمیخواهیم. علیرغم اینکه میخواهیم از آنها دوری کنیم, آنها فرصتی را فراهم میکنند تا ما بتوانیم خشونت خود را کنترل کنیم.
۲. فرصتی برای رقابت سالم
خوب است بدانیم که دشمنان ما مهمترین رقبای ما هستند. اما همین افراد کمک میکنند تا کنترل عصبانیت و خشم خود را بهدست بگیریم و شخصیت رقابتکنندهی درون ما نمایان شود. بعضیاوقات ممکن است پیش از مواجه با دشمن حتی از وجود چنین شخصیت رقابت کنندهای در درون خودآگاه نباشیم. در واقع ما انگیزهی درستی برای رقابت به دست میآوریم که میتواند ما را درمسیر موفقیت حمایت کند. بنابراین، وقتی داریم این کار را انجام میدهیم، باید به یاد داشته باشیم که موقع رقابت تبدیل به نسخهی بدی از خودمان نشویم.
مقابله با دشمن، فریبنده است و باید مطمئن شویم که در این روند، به خود یا اخلاقیات خود آسیب نمیزنیم. در این راستا، رقابت سالم، تنها چیزی است که باید به دست آوریم. چه بسا با دوستان بیشتری آشنا شویم یا نقاط مثبتی را درافرادی که در مقابل و در مقابله با خود میدیدیم، مشاهده کنیم. آنچه مهم است تغییر نگرش ما نسبت به طرف مقابل ماست.
۳. نظر منفی میتواند به پیشرفت شما کمک کند
این واقعیت دارد که دشمنان ما در مورد خوبیهای ما چندان سخن نمیگویند. این خود میتواند خشم وعصبانیت ما را بر انگیزد. بنابراین، همانقدر که ممکن است با نفرت در مورد ما صحبت کنند. ممکن است در گفتهی آنها حقیقتی هم نهفته باشد.
وقتی بیان منفی در مورد خودمان از دشمنمان میشنویم ممکن است بخواهیم به عقب برگردیم و خودمان را ارزیابی کنیم. ما فرصت این را داریم که فکر کنیم آیا چیزی که دشمنم میگوید درست است یا نه. این به ما کمک میکند تا بتوانیم انسان بهتری باشیم. این نیز یک گواه دیگر برای این حقیقت است که دشمنان میتوانند به روش خود، درمانگر باشند.
۴. دشمنان میتوانند دوستانی پرقدرت برای ما باشند
دوست داشتن دشمنانمان میتواند معنایی خاص داشته باشد. به این معنا که تلاش برای کنترل عصبانیت و خشم نسبت به آنها و برقراری رابطه صلحآمیز با آنها داشته باشیم. در آخر اگر بتوانیم به نقاط مشترک و توافق برسیم، موفق شدهایم یک دوست دیگر پیدا کنیم. چه کسی هست که به دوست نیاز نداشته باشد؟ بهعلاوه این کار به ما کمک میکند تا با افراد روابط طولانیتری داشته باشیم. در واقع ما مجبور میشویم تا مهارتهای فردی خود را بهبود ببخشیم و این میتواند یک نکته مثبت در کارنامه ما باشد.
۵. آنها به شما توانایی درک نکات مثبت را میدهند
در کنار منفی بودن، همیشه حرفی از مثبت بودن هم هست. بعضی اوقات دانستن این حقیقت که ما دشمنانی داریم, میتواند به ما کمک کند. در نتیجه به خیلی از جنبههای خوب و مثبت زندگیمان توجه کنیم.
خیلی وقتها، ما این مسئله که چه چیز واقعاً در زندگی مهم است را نادیده میگیریم. چون فقط به دشمنان خود توجه میکنیم. بنابراین امکان دارد این شناخت ما را به جایی برساند که یک قدم به عقب برگردیم و قدردان داشتههایمان باشیم. ارزشمندترین دارایی ما افرادی هستند که دوستشان داریم و به ارتقا شخصیت ما کمک میکنند.
۶. ممکن است فقط یک سوءتفاهم باشد
بعضی اوقات، دلیل اینکه حس میکنیم دشمن داریم, ممکن است موضوعی خیلی پیشپا افتاده باشد. ممکن است علت این رابطهی متلاشی شده را ندانیم؛ دشمن ما میتواند به کامل کردن این تصویر کمک کند.
نزدیک شدن به آنها بهراحتی به ما کمک میکند که دلیل ناپایداری رابطه را بفهمید. این مسئله در عوض میتواند به ما کمک کند که رابطهی خود را بهبود ببخشید و به جلو بروید. سوءتفاهمها همیشه بهوجود میآیند و این ما هستیم که باید بتوانیم روی آنها کار کنیم و آنها را رفع کنیم.
۷. شما یاد میگیرید که از عشق هم قدردانی کنید
یادآوری همیشگی این حقیقت که ممکن است دشمن داشته باشیم. کمک میکند کسانی را که ما را دوست دارند نادیده نگیریم.
عشق و نفرت دو احساس متضاد هستند که ممکن است هر لحظه یکی از آنها روی دیگری سایه افکند. بنابراین، در حالیکه همیشه دشمنانی داریم، همیشه کسانی هم هستند که شما را دوست دارند. این افراد باید برای کارهایی که برای ما انجام میدهند مورد قدردانی قرار گیرند. هیچگاه نگذاریم نفرتی که از جانب دشمنانمان به طرف ما میآید، جای عشق و محبت را بگیرد.
۸. آیا واقعاً به نفرت نیاز دارید؟
حقیقت این است که دشمنان فقط احساسات منفی با خود بههمراه میآورند و باعث واکنشهای بد از طرف ما میشوند. اگر واقعاً میخواهید زندگی موفقی داشته باشیم و کنترل عصبانیت و خشم خود را به دست داشته باشیم. نمیتوانیم واقعاً همهی این بار را بر دوش بکشیم.
نفرت یک حس منفی است و باید تمام سعی خود را بکنیم که از آن خلاص شویم. این حقیقت را همه میدانند که هیچکس نمیتواند خیلی در زندگی جلو برود وقتی بار عاطفی زیادی بر دوش دارد. نفرت بزرگترین بار عاطفی است که مانع توسعه فردی و بهبود روابط میشود.