چگونه میفهمید که مدرسهای که در آن درس میدهید برای شما مناسب است؟ چطور میتوانید قبل از آنکه در آنجا کار کنید، این موضوع را بفهمید؟ برخی از ویژگیهای اصلی یک مدرسه خیلی خوب، کدامها هستند؟ در اینجا ده روش ارائه میکنیم برای اینکه بفهمید آیا مدرسهی شما، بهترین مدرسه است یا خیر.
حتما صفحه آموزش زبان انگلیسی ما را اینجا مطالعه کنید.
نویسنده: Melisa Kley
مترجم: رؤیا کریمی جنابی
1. رفتار کارکنان مدرسه
وقتی وارد یک مدرسه میشوید اولین چیزی که با آن روبرو میشوید کارکنان آن مدرسه هستند. رفتار آنها، حال و هوای مدرسه را مشخص میکند. دفتر مدرسه، معلمها، والدین و دانش آموزان را میپذیرد، نشان دهندهی این است که مدیر مدرسه به ارائهی خدمات به مشتریان ارزش میدهد.
در حالی که اگر کارکنان دفتر بداخلاق و بیادب باشند، برای شما این سوال پیش میآید که آیا این مدرسه رفتار خوبی با دانش آموزان، والدین و معلمها خواهد داشت. در مورد مدارسی که کارکنان آن خوش برخورد نیستند، محتاط باشید. به دنبال مدرسهای باشید که کارکنان آن، تأثیر گذار و آمادهی کمک کردن باشند و رفتاری دوستانه داشته باشند.
2. رفتار مدیر مدرسه
شاید این شانس را داشته باشید که قبل از اینکه شغلی در یک مدرسه بگیرید، بتوانید با مدیر آن ملاقات کنید. رفتار او برای شما و به طور کل برای مدرسه خیلی حائز اهمیت است. یک مدیر مدرسهی خوب باید راحت، تشویق کننده و خلاق باشد. باید مبنای تصمیماتش، دانش آموزان باشند.
مدیر، همچنین باید به معلمها اختیار بدهد، در عین حال که آنها را مورد حمایتهای لازم قرار میدهد و به آنها آموزش میدهد تا هر سال پیشرفت داشته باشند. کار کردن برای مدیرانی که هیچ گاه حضور ندارند و خلاقیت و نوآوری را نمیپذیرند، مشکل است. آنها باعث نارضایتی کارکنان خود میشوند و اگر شما هم در مدرسهی آنها شاغل شوید، سبب نارضایتی شما هم میشوند.
3. تلفیقی از معلمهای جدید و معلمهای با سابقه
معلمهای جدیدی که به مدرسه میآیند برای تدریس انگیزه دارند و نوآوری دارند. بیشتر افراد فکر میکنند که معلمهای جدید میتوانند تغییر به وجود بیاورند. در عین حال، آنها اغلب چیزهای زیادی باید در مورد ادارهی کلاس و کار با سیستم مدرسه، یاد بگیرند.
در مقابل، معلمهای با سابقه سالها تجربه کسب کردهاند و میدانند چگونه کلاس را اداره کنند و کارها را انجام دهند اما ممکن است در برابر نوآوری محتاط باشند. تلفیق معلمهای با سابقه و معلمهای جدید میتواند در شما انگیزهی یادگیری ایجاد کند و به شما کمک میکند تا بهعنوان یک معلم پیشرفت کنید که به داشتن بهترین مدرسه کمک می کند.
4. دانش آموز- محور
یک مدیر برای آنکه واقعاً بتواند تأثیر گذار باشد باید سیستمی ارزشی بنا نهد که تمام کارکنان در آن سهیم باشند. برای انجام این کار، باید معلمها و کارکنان را هم درگیر کند. باید همه در آموزش، دیدگاهی دانش آموز- محور داشته باشند. هنگامی که در مدرسه تصمیمی اتخاذ میشود، اولین فکر باید این باشد که چه چیز برای دانش آموزان بهتراست؟ زمانی که همه این اعتقاد را داشته باشند، کشمکشهای داخلی کمتر میشود و همه بر روی آموزش متمرکز میشوند.
5. برنامهی مشاوره
بیشتر مدارس برای معلمها در سال اول تدریسشان مشاور دارند. بعضی مدارس برنامههای مشاورهای رسمی دارند اما برخی دیگر تعلیماتی غیررسمی برای معلمهای جدید خود دارند.
به هر صورت هر مدرسهای باید برای معلمهای جدیدش مشاور داشته باشد خواه معلم جدید، تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشد خواه از مدرسهی دیگر در منطقهی دیگری آمده باشد. مشاوران میتوانند به معلمهای جدید کمک کنند تا فرهنگ حاکم بر مدرسه را بشناسند و تشریفات اداری را در مواقعی مثل گردش در محل باز یا خرید ملزومات کلاسی انجام دهند.
6. به حداقل رساندن سیاستهای حاکم بر بخشها
تقریباً هر بخشی در مدرسه، سیاستهای خاص خود را دارد. برای مثال، دپارتمان ریاضیات ممکن است معلمهایی داشته باشد که قدرت بیشتری میخواهند و سعی میکنند سهم بیشتری از منابع دپارتمان را در اختیار داشته باشند. ممکن است برای شرکت در دورهها یا تعیین کسی که باید به یک کنفرانس بخصوص برود، سیستمی خود خواهانه داشته باشند.
بنابراین، یک مدرسهی خوب به چنین رفتارهایی اجازهی ظهور نمیدهد. رفتارهایی که هدف اصلی مدرسه که آموزش دانش آموزان است را به تدریج تضعیف میکند. روسای مدرسه باید اهدافی صریح برای هر دپارتمان داشته باشند و با روسای بخشها همکاری داشته باشند بهمنظور ایجاد یک محیط گروهی که سیاستبازی در آن به حداقل رسیده باشد، همکاری داشته باشند.
7. معلمها اختیار دارند و درگیر هستند
وقتی معلمها اختیار تصمیمگیری داشته باشند، اعتماد به وجود میآید و باعث بروز خلاقیت بیشتر و آموزش مؤثرتری میشود. معلمی که احساس میکند دارای اختیار است و در فرآیند تصمیمگیری دخالت دارد، نهتنها احساس رضایت شغلی بیشتری دارد، بلکه بهتر میتواند تصمیماتی را بپذیرد که با آنها موافق نیست.
این کار هم دوباره با مدیر، آغاز میشود و به ارزشهای بنیادینی مربوط است که مشخص میکند چه چیز برای دانش آموزان مفید است. مدرسهای که در آن به نظرات معلمها ارزش داده نمیشود و آنها احساس ناتوانی دارند، معلمهایی ناراضی خواهد داشت که دوست ندارند از تمام توان خود برای تدریس استفاده کنند.
8. کار گروهی
حتی در بهترین مدرسه ، معلمهایی حضور دارند که نمیخواهند با بقیه همکاری کنند. اینها کسانی هستند که صبحها به مدرسه میآیند و خود را در اتاقشان حبس میکنند و فقط برای جلسات مشاوره بیرون میآیند. اگر اکثر معلمهای یک مدرسه این کار را انجام میدهند، از آن مدرسه دوری کنید. دنبال یک مدرسهی خیلی خوب باشید که در تلاش برای ایجاد محیطی است که معلمها بخواهند با هم همکاری داشته باشند. این همان چیزی است که مدرسه و دپارتمان مدیریت باید در تلاش برای الگو برداری از آن باشد.
9. ارتباطات صادقانه و همیشگی
مدیریت یک مدرسهی خوب، میان معلمها، کارکنان، دانش آموزان و والدین دانش آموزان رابطهای همیشگی برقرار میکند در مورد هر چیزی که اتفاق میافتد.
در مدارسی که مدیران آنها بیدرنگ دلایل تصمیمات یا تغییرات پیش رو را به اطلاع نمیرسانند، با شایعات و غیبت مواجه میشویم. مدیریت مدرسه باید به طور دائمی با کارکنان ارتباط داشته باشد. مدیر و سایر روسا باید سیاست «درباز» داشته باشند به گونهای که معلمها و کارکنان بتوانند با آنها ارتباط داشته باشند و سؤالهای خود را مطرح کنند.
10. مشارکت والدین
خیلی از مدارس راهنمایی و دبیرستانها تأکیدی بر مشارکت والدین ندارند. در حالی که نباید چنین باشد. این وظیفهی مدرسه است که والدین را به طرف خود بکشند و به آنها کمک کنند تا از آنچه میتوانند انجام دهند، مطلع شوند. هرچه یک مدرسه، والدین را شراکت دهد، دانش آموزان رفتار و درس بهتری خواهند داشت.
بسیاری از پدر، مادرها میخواهند بدانند در کلاس فرزندشان، چه میگذرد اما نمیدانند چطور باید این را بفهمند. مدرسهای که هم برای دلایل مثبت و هم منفی بر رابطه با والدین تأکید دارد، در طول زمان بیشتر پیشرفت میکند. خوشبختانه این کار را هر معلمی میتواند انجام دهد حتی اگر مدرسه تأکیدی بر شرکت اولیا نداشته باشد.