چطور میتوانیم بفهمیم که دانشآموزی زبان را یاد گرفته است؟ ما میتوانیم با روشهایی، آنها را ارزیابی کنیم، اما چگونه میتوانیم بفهمیم که دانشآموزان واقعاً قادر به استفادهی درست زبان در زندگی واقعی هستند؟
بهطور خلاصه، چگونه میتوانیم بفهمیم که دانشآموزان ما دارای توانش در یادگیری زبان مقصد هستند؟ یک راه برای فهمیدن توانش زبانی، استفاده از کنش زبانی دانشآموزان است. بنابراین چطور میتوانیم بفهمیم که این کنش زبانی، معیار اندازهگیری مناسبی برای چیزی است که دانشآموزان واقعاً از زبان میدانند؟ در این بخش، با بررسی توانش زبانی در مقابل کنش زبانی به این سؤالات پاسخ میدهیم.
مترجم: رؤیا کریمی جنابی
تفاوت بین توانش و کنش زبانی چیست؟
" چامسکی " توانش را از کنش جدا میسازد، او توانش را بهعنوان ظرفیت ایدهآلی توصیف میکند. بهعنوان یک نقش یا خصوصیت روانی و فکری وجود دارد و کنش عبارت از تولید واقعی گفتار است. بهطور خلاصه، توانش شامل فهم زبان میشود و کنش شامل انجام کاری در زبان میشود. مشکل این است که ارزیابی توانش زبانی بدون ارزیابی کنش زبانی، کار خیلی مشکلی است.
تفاوت کنش و توانش زبانی
توجه به تفاوت بین توانش و کنش زبانی ابتدا برای اینکه به کسانی که زبان میخوانند این اجازه را میدهد. بین خطای گفتار و نفهمیدن زبان تفاوت قائل شوند(توانش زبانی در مقابل کنش زبانی)، مفید است. دانستن این تفاوت مهم است برای فکر کردن به بعضی از اشتباهاتی که در گفتار ما اتفاق میافتد، مثلاً تصور کنید که شما یک بومی زبان انگلیسی هستید و جمله زیر را به زبان میآورید:
We swimmed in the ocean this weekend
در این اشتباهی که ناشی از کنش زبانی است نه توانش زبانی، مشخص است. شما بهعنوان یک بومی زبان میدانید که چگونه گذشتهی افعال بیقاعده را صرف کنید. اما کنش شما این دفعه باعث چنین اشتباهی شده است.
زبان شناسان از تفاوت بین کنش و توانش زبانی استفاده میکنند. برای شرح تفاوت ذاتی بین اینکه بهطور تصادفی از swimmed استفاده شده باشد. یا اینکه یک کودک یا یک فرد ناشی در زبان آن را بهکار برده باشد. ناشی از ندانستن زمان فعل است و خطایی است که همیشه صورت میگیرد.
استفاده از توانش و کنش زبانی
همانطور که یاد گرفتیم توانش و کنش زبانی عبارتاند از فهم و اجرا است. این اواخر خیلی از برنامههای دستور زبان، بیشتر بر فهم زبان (توانش) تمرکز داشتهاند. جایی که کلمات و جملات بهگونهای ارائه میشوند که بهترین کمک را به فراگیران زبان میکنند. در اینصورت میتوانند فرمها را درونیسازی کنند. در اینجا، فرض بر این است که فراگیران اطلاعاتی را که قادر به استفاده از آنها هستند.
از طریق خواندن، نوشتن، شنیدن و حرف زدن به دست آورده باشند. نقطه ضعف این نگرش این است که فراگیران قادر به استفاده از زبان در حالت طبیعی نخواهند بود. بهطور خلاصه، ارزیابی اینکه آیا مهارت ضعیف فراگیران به خاطر محدودیت در توانش زبانی است. همچنین به خاطر کمبود در کنش زبانی است، خیلی مشکل است.
بهمنظور تمرکز فراگیران بر بخش " اجرا " در یادگیری که اجازه میدهد راحتتر بتوانیم آنها را ارزیابی کنیم. زبانآموزان باید نگرش " ارتباطی " زبان را مورد استفاده قرار دهند. توانش زبانی در مقابل کنش زبانی، این نوع نگرش به زبان به این نکته تمرکز دارد که زبانآموزان کاری درمورد زبان انجام دهند. با تشویق دانشآموزان برای یادگیری از طریق استفاده از زبان، هم بر توانش و هم برکنش زبانی تمرکز میشود.
تفاوت بین تعامل، ارتباط، مکالمه و بحث چیست؟
حدس میزنم که میتوانید این افعال را بر اساس معنای کلی آنها منظم کنید.
تعامل:
این کلمه به توصیف فرآیندی میپردازد که عمل یک شخص روی عمل دیگری اثر میگذارد. این اشخاص حتماً نباید انسان یا حتی حیوان باشند. ممکن است بخواهیم تعامل یا کنش بین مواد شیمیایی یا بین خورشید و سیارات را توصیف کنیم.
ارتباط:
این نوع خاصی از تعامل یا کنش است که شامل یک جابجایی اطلاعات هم میشود. در اینجا هم منظور فقط انسان نیست. میتوان دو برنامهی کامپیوتری را توصیف کرد که موقع فرستادن اطلاعات به یکدیگر، با یکدیگر در رابطه هستند.
مکالمه:
مکالمه نوع بخصوصی از رابطه است که معمولاً شامل زبان میشود. اطلاعات به شکلی زبانی منتقل میشود. معمولاً نیاز به عامل انسانی است. در حالت استعاره، میتوان گفت که دو کامپیوتر با هم مکالمه دارند.
بحث:
نوع خاصی از مکالمه است که طرفین بحث نه تنها از طریق زبانی با هم تبادل اطلاعات میکنند. بلکه قصد دارند, طرف دیگر را متقاعد کنند یا حداقل یک عقیده یا نقطهنظر را بهطور مشخص بیان کنند. پس زبانی که معمولاً بهکار میرود به شکل جر و بحث است.